هنگامی که کودکی از حمایت و پشتیبانی والدین یا محیط محروم شود، کهن الگوی یتیم او بیدار میگردد و یا به اصطلاح یتیم می شود. یتیم کودکی ست که مادر (یا حامی) را در دسترس خود نمیبیند تا با او احساس امنیت کند. کهن الگوی یتیم آن بخش آسیب پذیر از وجود ماست که مراقبت همیشگی از او سلب شده و یا خواسته هایش به مانند سابق برآورده نگشته است.
کهن الگوی یتیم، معصومی ست که از بهشت اولیه رانده شده و یا سقوط کرده است، خواب زده ای ست که چشمانش را بر دنیای واقعی گشوده است و برای اولین بار با واقعیتی روبرو گشته که قبلا آن را نمی دید، نمیدانست و یا انکار می کرد. آرکتایپ یتیم آن بخش کم تجربه از وجود است که به سبب خواه خوش باوری، خواه سادگی و معصومیت، خواه ساده لوحی و ناآگاهی، زخم خورده، طرد شده و تنها و مستاصل مانده است.
یتیم زهر تلخ واقعیت را چشیده است
یتیم، آرکتایپی است که به هنگام جدایی نوپا از مادر شکل میگیرد، زمانی که مادر او را از شیر میگیرد، و مرزی میان کودک و مادر حایل می شود که قبلا وجود نداشت، کودک میفهمد که جدای از مادر است، و ناچار است بدون مادر بودن را تاب بیاورد. او میفهمد که مادر، همراه همیشگی و در خدمت او نخواهد بود.
یتیم کودکی ست که در راه گم شده، آن خردسالی ست که از طرف همبازی هایش طرد شده، فرزندی ست که به دروغ ها و نقاب های والدینش پی برده، یا دانش آموزی که از همکلاسی نارو خورده است. یتیم شاگردی ست که توسط آموزگار تنبیه شده یا توسط قدرتمندتر از خود تحقیر و سرکوب شده. یتیم جوجه کبوتری ست که ناچار به ترک خانه امن والدین است و برای نخستین بار پرواز می آموزد. ای کهن الگو در رویا ها یا قصه ها معمولا در قالب کودکی آسیب دیده، غمگین یا خشمگین نمایان می شود که احتمالا گرسنه و تشنه و با لباس های کهنه، سراسیمه و آشفته به فکر بقای خود در جنگل بیرحم دنیاست.
یتیم کهن الگویی است که پی می برد ناچار است زندگی به تنهایی را بیاموزد. یتیم منزل تمرین پیوسته انتخابگری ست، انتخاب بین «بازگشت به منزل امن معصوم» یا «پیش رفتن در سفر قهرمان» برای گسترش قلمرو. کهن الگوی یتیم آن بخشی از روان ماست که درد را میفهمد، طردشدگی را حس مکند، زخم را می بیند و با سقوط به جهان واقعی، ظرفیت مواجه با واقعیت جهان و طبیعت را می یابد.
یتیم شویم اما یتیم باقی نمانیم
کهن الگوی یتیم، کهن الگوی مورد نیاز در منزل دوم سفر قهرمانی است، ظرفیت برای دیدن دایره ی ناشناخته ای که نیاز است تا آزموده و فتح شود. بیداری کهن الگوی یتیم اگر با خود سرزنشگری و دیگر سرزنشگری، شکایتهای منفعلانه، تمارض، انکار و فرار از مسئولیت تجربه شود، اصطلاحا یتیم ناسالم را به نمایش گذاشته است. حال آنکه بیداری یتیم سالم موهبت هایی چون واقع بینی، تفکر انتقادی، تعریف درست مسئله، پرسش درست، مواجهه با خود واقعی (هر آنچه هستیم) و آمادگی برای مسئولیت پذیری را به همراه دارد.
یتیم همچنین می فهمد که نیازمند است و به کمک دیگران نیاز دارد، و در صورت انکار نکردن این نیاز، می آموزد که در خواست کمک کند. او همچنین می آموزد که کجا و به چه شیوه ای در پی جستجوی کمک برآید. این کمک می تواند یک کتاب، دوره آموزشی، مربی با تجربه و آگاه، گروه دوستی، گروه سازمانی و یا افرادی باشند که با آنها در یک تیم متحد می شود.در حالی که یتیم ناسالم، متوقعانه انتظار کمک از جانب دیگران دارد، یتیم سالم می تواند این نیاز را فروتنانه بیان و طلب کمک و حمایت کند.
یتیم ناسالم ممکن است در نقش قربانی فرو رود، و یا شکست را تقدیر خود ببیند. حال آنکه یتیم سالم تاب آوری و امیدواری در زندگی را تمرین می کند. یتیم ناسالم شکایت میکند، و به دنبال تقصیر در خود یا دیگران می گردد، حال آنکه یتیم سالم، تقصیر ها و سرزنش ها را بر زمین می گذارد و مسئولیت های خویش و دیگران را می بیند، سهم مسئولیت خود را بر میدارد و می پذیرد، و سوالات درست برای حل مساله می پرسد تا بدین ترتیب صورت مساله را به درستی پیدا نماید.
یتیم در طی شکست هایش می آموزد که مسائل کلان را به مسئله کوچکتر تبدیل کند تا توانایی روبرویی با آن ها را بیابد ویا شاید نیاز داشته باشد تا در راه خود و در این منزل بارها و بارها مساله را شناسایی و از نو بازتعریف نماید تا صورت مساله مشخص تر برای او نمایان شود.
سرچشمه کهن الگوی یتیم در روان فردی
شکل گیری یتیم سالم یا ناسالم در روان فرد، غالبا به برخورد والدین در دوران نوپایی باز می گردد، اینکه به هنگام شکست های طبیعی و پی در پی کودک، مراقبین با او چگونه برخورد کرده اند.
غالبا سرزنش، طرد، تنبیه، تحقیر و یا القای ناتوانی به کودک، یتیم ناسالم را بیدار میکند این الگوی رفتاری بعد تر با درونی سازی شدن توسط کودک در اون نهادینه می شود و او را عملا از پرسش درست و دید واقع بینانه برای تعریف مسئله بازمیدارد.همچنین حامی گری ناسالم و عهده دار شدن مسوولیت های کوچک و ضروری کودک میتواند به فلج کردن او بیانجامد. شفای یتیم ناسالم که اول بار به دلیل والدگری ناسالم شکل گرفته، از راه باز والدگری سالم انجام می شود. باز والد گری به این معناست که فرد خود از نو والدگری سالم را می آموزد و برای خویش اجرا می کند. یتیم با آموختن باز والد گری برای خویش میتواند از رنج و زخم و درد هایش عبور کند و با الگوهای موثرتر به سفر قهرمانی خویش ادامه دهد.
آسیب های یتیم طلبکار
یتیم ناسالم خشمگین اگر در تله ناکارآمدی خود گرفتار شود، ممکن است برای رفع نیازهای خود به طلبکاری رو آورد و متوقعانه برآورده کردن نیازهایش را از دیگران انتظار داشته باشد. یتیم طلبکار غالبا در شناخت حد و مرز خود و دیگران دچار مشکل است و شناخت درستی از حد و حدود انسان ها و روابط مابین آن ها ندارد.
یتیم طلبکار احتیاج دارد تا با شناخت کهن الگوی حامی خود و شناخت حد و مرزهایی که حامی تعیین میکند، از طلبکاری دست بردارد و برای رفع نیازهایش، روش های سالم تری پیدا کند. یتیم طلبکار به مرور می آموزد تا بمانند یتیم سالم برای رفع نیازهایش درخواست کند، یا با دیگران یک همکاری متقابل ایجاد کند، به رقابت هوشمندانه، داد و ستد و مذاکرات بپردازد؛ و یا بهر طریق دیگری به کارآمدی برسد.
آسیب های یتیم وابسته
یتیم ناسالم آسیب دیده اگر در تله ناکارآمدی گرفتار شود، ممکن است به وابستگی رو آورد و به یک یتیم ناسالم وابسته تبدیل شود. یتیم وابسته همه جا به دنبال حامی باج گیر میگردد و در ازای باجی که به حامی ناسالم میدهد، حمایت طلب میکند که صد البته این حمایت باج گیرانه نیز ناسالم خواهد بود. یتیم وابسته بعد از طرد از جانب مادر، در پی مادران دیگر می گردد و از جایی که قرار نیست مادر همیشگی باشد، مدام در طرد شدن های پیوسته گرفتار می آید.یتیم وابسته احتیاج دارد تا با یافتن و پرورش کهن الگوی حامی درون خود از وابستگی عبور کند، به خود تکیه نماید و گامی به سمت استقلال و سفر مستقل خویش بردارد.
شفای آرکتایپ یتیم
فرآیند شفای یتیم در واقع گذار از یتیم ناسالم به یتیم سالم است. این کار از طریق مرهم گذاردن به زخم های یتیم ناسالم (یعنی بخش ناآرام زخمی و طرد شده وجود شما) انجام می شود. حامی با تسلای یتیم ناسالم، او را از سرزنشگری نسبت به خود و دیگران باز میدارد. کهن الگوی حامی حامی مهرورزانه کمک میکند تا یتیم متوجه حالات و احوالاتش گردد، احساسات خود را احساس کند، پیام های احساسات خویش را دریابد، خود واقعی اش را ببیند و متوجه الگوهای نادرست خود در تعریف مساله شود. حامی همچنین با حمایت عاطفی از یتیم او را یاری میکند تا در پی الگوهای سالم و تمرین آنها بر بیاید.
برای شفای یتیم خود، می توانید برنامه هفتگی یا روزانه ترتیب دهید:
از او راهنمایی بطلبید، بپرسید کدام نیازهایش برطرف نشده؟
از چه رنجیده است؟ چه چیزی باعث حس شکست در او شده؟ اکنون چه می خواهد؟
به طور هفتگی یا روزانه زمانی را به مهرورزی به یتیم خود و پرورش او در نظر بگیرید.
کدام بخش از شماست که مدام در پی مقصر کردن دیگران میگردد؟
کدام مسایل هستند که باعث می شوند مدام انگشت اتهام تان را به دیگری نشانه بگیرید؟
کدام بخش از شما احساس شکست، ناکامی یا طرد شدگی دارد؟ به چه دلیل؟
کدام بخش از شما برای امید گرفتن و تاب آوری، توجه تان را می طلبد؟
فرار و انکار در کدام بخش از زندگی شما موج می زند؟
کدام بخش از زندگی شما هست که نمی خواهید آن را ببینید؟
غالبا در برابر چه موضوعاتی از زندگی خویش، خود را به نابینایی می زنید؟
از کدام مسئولیت های خود شانه خالی می کنید؟
از کدام خواسته های خود مدام در گریزید؟
چالش های مربوط به کدام خواسته ها و نیازهای خود را نمی پذیرید و نمی آزمایید؟ از خود بپرسید چرا؟
آیا از شکست می ترسید؟
اگر شکست بخورید چه میشود؟
آیا در این موضوعات شکست را تقدیر خود و یا حق خود می دانید ؟ آیا خود را مقصر می دانید؟
از خود بپرسید در کدام مسوولیت های زندگی ام در نقش قربانی و درمانده فرو رفته ام ؟ چرا از تغییر میترسم؟
آیا برای برخی از خواسته هایم در حال باج دادن به دیگری هستم؟
کدام الگوها برای رفع نیازم با ارزش های شخصی من همخوانی ندارد؟
آیا مایل به پذیرش مسئولیت تغییر هستم؟
آیا می دانم از کجا کمک بگیرم؟
آیا الگوهای موثر را می شناسم؟ الگوهای موثر را از کجا بیابم؟
آیا دوستان، گروه، شبکه یا موسسه ای می شناسم تا بتوانم از تجربیات و آگاهی شان بهره مند شوم؟
پرورش یتیم سالم
پرورش کهن الگوی یتیم از راه تمرین واقع بینی می گذرد، تمرین واقع گرایی ( به منزله آنچه که هست و آنچه که به طور طبیعی در طبیعت و جهان جاریست)، کاستن از سرزنشگری و ایرادگیری ، تامل، بررسی و مشاهده کردن برای دیدن سهم مسئولیت خود. یتیم سالم با جستجو و دریافت کمک و راهنمایی های یک بلد راه، دست به انتخاب های تازه میزند متفاوت از انتخاب های گذشته تا الگوهای جدیدی را بیازماید یا بازیابد
می توانید با قدم های کوچک، مسئولیت های تازه و به اندازه بپذیرید و خود را برای پاسخگو بودن در قبال آنها ملزم کنید، تا بدین ترتیب مسئولیت پذیری را تمرین نمایید. یتیم خود را گمشده در راه میبیند که بایستی مقصد را تعیین کند و ابزار به مقصد رسیدن را به دست آورد. پرورش یتیم سالم به معنای بازآفرینی باورها به گونه ای است که مسئولیت انتخاب های فرد را به او بازگرداند. این همان راهی ست که به بازیابی اقتدار شخصی می انجامد.
نویسنده: پریماه صمیمی
کمترین -----> بیشترین
میانگین امتیاز: 3.9 / 5. تعداد نظرات: 37
اولین نفری باشید که امتیاز میدهید 🙂
0 پاسخ به “کهن الگوی یتیم”
بسیار عالی ممنونم