کهن الگوی پرسفون معصوم ترین اسطوره یونانی است. پرسفون همان کسی است که دنیا را زیبا و دوست داشتنی میبیند. او در دشت گلها قدم میزند و فکر میکند همه چیز برای لذت بردن او محیاست. پرسفون نمیداند که همه چیز بر وفق مراد او پیش نخواهد رفت و مادر (دمیتر) همیشه نیست تا مراقبش باشد. پرسفون روزی ربوده خواهد شد و آن روز دیگر نمیتواند از مسئولیت هایی که بر گردنش نهاده میشود فرار کند.
داستان اسطوره پرسفون
در تاریخ اسطورههای یونانی آمده است که تنها حاصل ازدواج زئوس و دیمیتر (الهه کشاورزی) دختری به نام پرسفون بود که او را کورئه یا کوره نیز مینامند و رومی ها نیز او را با نام پروسرپینا میشناسند. آرکتایپ پرسفون دختر محبوب و دلربا و دوست داشتنی دیمیتر بود و این دو وابستگی بسیار زیادی بهم داشتند. پرسفون حتی هنگامی که بزرگ شد فرق چندانی با دختربچه ها نداشت. او تمام وقتش را به تفریح و گشت و گذار با همسالانش پر میکرد و دست حمایتگر دیمیتر همیشه همراهش بود.
در نظر پرسفون زندگی همین بود!
تفریح و لذت و آسایشی مدانم و امنیتی مادرانه که هیچگاه قرار نیست خدشه دار شود.
تا اینکه روزی حادس (خدای جهان زیرین) او را در حال گشت و گذار در یک دشت گل دید و دلباخته او شد. از آنجایی که برخلاف بسیاری از خدایان و اساطیر دیگر روابط عاشقانه در زندگی حادس تقریبا جایی نداشت، او نتوانست این احساس جدیدی را که به پرسفون داشت نادیده بگیرد و تصمیم گرفت او را به همراه خود به جهان زیرین ببرد. اما چگونه این کار را کرد؟
در یکی از روزهایی که پرسفون به همراه پریان در یک دشت مشغول چیدن گل ها بود، چشمش به یک گل نرگس بسیار زیبا افتاد و وقتی خواست آن را بچیند حادس با ارابه خود از زیر زمین بیرون آمد و در یک چشم بهم زدن پرسفون را برداشت و با خود دوباره به جهان زیرین برد.
ناپدید شدن پرسفون دیمیتر را به حدی پریشان کرده بود که نه روز سرتاسر زمین را به دنبال او گشت و در این زمان لب به آمبروزیا (طعام خدایان) نزد. تا اینکه بالاخره هلیوس (خدای خورشید) به او گفت که این خواست زئوس بوده که پرسفون با عمویش حادس ازدواج کند. این حرف دیمیتر را به شدت آشفته کرد و تصمیم گرفت تا دخترش را از جهان زیرین برنگرداند دیگر به کوه المپ برنگردد و این خشم و اندوه بسیار دیمیتر، زمین را دچار خشکسالی وحشتناکی کرد.
زئوس که این وضعیت را دید هرمس را به جهان زیرین فرستاد تا پرسفون را برگرداند و پیک هرمس مثل تقریبا هر زمان دیگری توانست این خواسته زئوس را برآورده کند اما حادس هم به سادگی حاضر نشد با برگشت پرسفون به زمین موافقت کند
او که میدانست که تنها وقتی میتواند پرسفون را دوباره به جهان زیرین برگرداند که چیزی از جهان زیرین خورده باشد، چند دانه انار را به او خوراند و بعد او را پیش دیمیتر فرستاد و این باعث شد که پرسفون مجبور باشد سه ماه از سال را به جهان زیرین برگردد و کنار همسرش حادس و ملکه جهان زیرین باشد.
از این رو روایت است که زمستان مصادف با زمانی است که پرسفون در جهان زیرین است و وقتی پیش دیمیتر برمیگردد سرسبزی را به طبیعت برمیگرداند و بهار میشود. البته که روایات دیگری هم هستند که آدونیس را عامل تغییر فصل ها میدانند. اما از آنجایی که دیمیتر الهه کشاورزی است، فراق دختر نازنینش پرسفون میتواند اثرات جدی روی حاصلخیزی و کشت و کار داشته باشد و این روایت اول را موثق تر جلوه میدهد. در ضمن ما در پادکست یونگنگار اپیزودی در ارتباط با مفهوم اسطوره ای عید باستانی نوروز داریم که در آنجا هم به تحلیل ای مسئله و ارتباطش با شخصیت اسطورهای پرسفون پرداخته ایم.
نقش پرسفون در بین اساطیر یونانی
نکته جالبی که در ارتباط با پرسفون وجود دارد حضور کمرنگ و معمولا بی سر و صدای او در زندگی بقیه اساطیر است. او بدون هیاهوی خاصی نقشی که باید را در سرنوشت اساطیر بازی میکند.
برای مثال در داستان اودیسه، قهرمان اودیسه (اولیس) رهسپار جهان زیرین شد، جایی که پرسفون ارواح را نشانش داد.
در اسطوره سایکی و اروس (روح و عشق)، آخرین تکلیف سایکی این بود که به جهان زیرین رفته و جعبه ای را که آفرودیت به وی داده بود، از روغن زیبایی پرسفون پر کند.
هراکلس (هرکول) هم در دوازدهمین تکلیف خود (قرض گرفتن سگ سه سر) نزد پرسفون رفت
آفرودیت، آدونیس زیباروی را که عاشقش بود در قفسی نهاده و به پرسفون سپرد تا به خوبی از آن مراقبت کند.
گویی پرسفون به نوعی تکمیل کننده داستان بسیاری از اساطیر دیگر است که این نکته به نوبه خود بسیار جالب است. اینکه بی دست و پا ترین و معصوم ترین دختر المپ بعد از ربوده شدن و ازدواج با حادس تبدیل به مهره ای اساسی و پرابهت در ماجراهای بین خدایان میشود.
پرسفون نوجوانی ابدی است
همانطور که در داستان این اسطوره گفتیم، پرسفون دختری بود که به جز شیطنتهای دخترانه و بازیگوشی و از همه مهمتر معصومیت و خامی چیزی برای ارائه نداشت. پرسفون همانقدر که از شرارتها، اغواگریهای زنانه، زمختیها و سیاهیهای جهان بیخبر است به همان میزان هم از پذیرش مسئولیت، بلوغ فکری، هزینههای زندگی و پذیرش نقش های اجتماعی گریزان است.
حتی در همان استان اسطوره ای هم روایت شده که پرسفون تا قبل از ربوده شدن به دست هادس نامی نداشت و او را kore یا همان دختر مینامیدند.
پرسفون کسی بود که بدون مادر و حمایتی که از جانب او دریافت میکرد، قادر به ادامه حیات نبود. چون در چشم او جهان دشت پرگلی است که باید در آن فقط بازی کرد و شاد بود و این همان چیزی است که در روانشناسی یونگ با عنوان نوجوان ابدی معرفی میشود.
نوجوان ابدی در واقع دچار عقده مثبت مادر است. یعنی مادر بیش از آن چیزی که نیاز بوده او را حمایت کرده و مراقبت های بی حد و اندازه او باعث شده فرزند با استقلال چه به لحاظ مالی و چه عاطفی مشکل داشته باشد.
پرسفون یعنی دخترانگی
یکی از مسائل بسیار مهمی کهخ در روان دختران نقش پررنگی دارد و و جهو مختلفی از زندگی آنها را درگیر میکند، مفهوم بکارت و مهمتر از آن از دست دادن بکارت است. شاید تصور کنید مفهوم بکارت تنها در اولین رابطه جنسی دختران و مقاربت جنسی اول او معنای خاصی دارد اما اینطور نیست!
از دست دادن بکارت علاوه بر پیچیدگی های فیزیکی و تاثیراتی که بر بدن دختران میگذارد، فشار روانی زیادی نیز برای دختران ایجاد میکند. در واقع دوشیزگی و دوشیزه ماندن در روان دختران نوعی امنیت روانی محسوب میشود. به لحاظ روانشناختی از دست دادن باکرگی برای دختر مساوی است با خداحافظی با دنیای کودکی و معصومیتهای آن و این نگرانیهای زیادی را به زندگی دختر اضافه میکند.
در روانشناسی اصطلاحی به نام «عقده پرسفون» داریم که به ترس از دست دادن بکارت یا دوشیزگی روانی در دختران اشاره دارد. در هر دختری نیاز روانی به جدایی از مادر برای رسیدن به نقش زن بالغ دیده میشود و از آنجایی که تمایلات جنسی دخترانه به دلایل متعدد فیزیولوژیکی، فرهنگی و تکاملی برعکس پسران منفعلانه و بیشتر تدافعی است، این پروسه با اضطراب بالایی همراه است و بخش مهمی از آن هم به جدایی دختر از مادر مربوط است. از همین رو در اسایر یونانی هم پرسفون جزو الهههای آسیبپذیر است.
آرکتایپ پرسفون در روان ما
افلاطون در رساله خودش از پرسفون با نام «فره پافا» یاد کرد و همچنین گفت که این نام به معنی داناست. حالا چرا پرسفون با نام دانا خوانده میشود؟ چون در حهان همه چیز دستخوش جنبش و تغییر است و دانایی تنها چیزی است که میتواند از پس این تغییرا ت برآید.
این دقیقا همان چیزی است که در آرکتایپ پرسفون بسیار پررنگ است. پرسفون شبیه به مایعی است که در هر ظرفی ریخته شود، شکل آن ظرف را به خود میگیرد و به بیان بهتر کهنالگوی پرسفون همان انعطافپذیری ای را نشان میدهد که در معنای این واژه نیز به چشم میخورد.
به نوعی آرکتایپ پرسفون آمادگی روانی ما را برای تقویت و زیستن بقیه آرکتایپها نشان میدهد. گرچه مثل تمام آرکتایپهای دیگر این آرکتاپ هم هم در روان پسران و هم دختران وجود دارند، اما چون دختران آن را خودآگاهانه زیست میکنند نمود آن را معمولا به صورت معصومیت های دخترانه، آمادگی در برابر تغییرات و انعطاف پذیری شخصیتی تجربه میکنند.به عبارتی میتوان گفت دختر پرسفون تایپ قابلیت تبدیل شدن به بقیه آرکتایپ های زنانه را در خود دارد.
نقاط ضعف و قدرت شخصیت پرسفون غالب
در داستان اسطوره، کهن الگوی پرسفون به جهان زیرین برده میشود. اگر جهان زیرین را ناخودآگاهی در نظربگیریم که به گفته فروید کوه یخ ناپیداست، میتوان گفت آرکتایپ پرسفون است که به عمق و معنایابی و شهود مرتبط است. کهن الگوی پرسفون میتواند ما را به خودکاوی مشغول کند و توجه مان را به دنیای درون و درونگرایی جلب کند اما غرق شدن در این کهن الگو و اجازه تسلط دادن به آن میتواند افسردگی یا انزوا رقم بزند.
اما چگونه آرکتایپ پرسفون میتواند به رشد ما کمک کند؟
انار نمادی از آگاهی است و در داستان اسطوره پرسفون چند دانه اناری که حادس به پرسفون میدهد به این معنی است که دیگر نمیتواند به امنیت و چسبندگی که با مادر خود داشت برگردد. او محکوم به ماندن در جهان زیرین میشود اما همین کار به او کمک میکند تا شخصیتی عمیق و استوار شود. این همان چیزی است که این دوشیزه معصوم را به ملکه جهان زیرین تبدیل میکند.
ویژگی دیگر این کهن الگو آمادکی بالای روانی برای پذیرفتن شرایط جدید است. اگرچه ممکن است پرسفون ما را در معرض انفعال و بی مسئولیتی هم قرار دهد اما از طرف دیگر همین ویژگی باعث پذیرا بودن ما میشود. این که اجازه دهیم جهان بر ما عرضه شود و ما جای درست خود دراین جهان را پیدا کنیم.
بزرگترین خطری که از جانب پرسفون شخصیت ما را تهدید میکند این است که پرسفون از رفتن میترسد. پرسفون دوست دارد در منطقه امن خود باقی بماند و این یعنی امنیت را به رشد ترجیح دادن اما از طرف دیگر اگر هیچگاه آگاه از توانایی های پرسفون نشویم، موضعی بیرحمانه و خشک به جهان خواهیم داشت. امنیت یک رویای دست نیافتنی میشود و اعتماد به آدم ها و پذیرفتن آنها بیش از اندازه طبیعی چالش برانگیز خواهد بود.
کمترین -----> بیشترین
میانگین امتیاز: 4.3 / 5. تعداد نظرات: 17
اولین نفری باشید که امتیاز میدهید 🙂
0 پاسخ به “کهن الگوی پرسفون”
منکه دقیقا نفهمیدم چی شد مغزتون معیوب برای من مردها ازدواج کردن یا در شرفش هستند
ممنونم از متن زیباتون.همیشه با تست هایی که میدادم آرکوتلیپ آفرودیت و آرتمیس پررنگ بود برام ولی فهمیدم اکثر جوابهایی که میدادم از اونچیزهایی بود که تاثیر جهان بود روی من نه اونچیزی که در حقیقت بودم .وقتی بیشتر به خودم دقت کردم پرسیفون رو توی حقیقت خودم دیدم و خوشحالم که یه پرسفونم علارقم همه مشکلاتی که وجود داره مطمینم یکروز ملکه ی جهان خودم میشم ❤