دوره نقش ذهن‌آگاهی در سلامت روان

مردم مشرق زمین از دیرباز خردی کهن را تجربه می کردند که وقتی غربی ها به سرزمین های دور آنها راه یافتند گویی گمشده خود را یافتند و تحت تاثیر معنای ژرف ایشان قرار گرفتند و تجربه زیسته خود را دگرگون کردند و این اندیشه های باستانی را در جهان گسترش دادند و تفکرات هوشمندانه خود را با شهود روشنگرانه شرق به تعادل رساندند.

اما انسان شرقی چه هدایایی برای غرب به ارمغان آورد که این چنین دنیا را درنوردید و نوای خود را در اکثر نقاط گیتی طنین انداز کرد؟

جیدو کریشنا مورتی فیلسوف و عارف متاخر شرقی که آموزه های پیشینیان خود را بر اساس تجربه های شخصی اش در جهان غرب اشاعه داد با دو کلمه ساده همه آنچه از شرق به غرب صادر شد را توضیح می دهد : سکوت و سکون

در عصر مدرن وقتی که پای غربی ها به شرق باز شد با تمدن کهنی روبرو شدند که در تمام طول تاریخ خود پایدار و بکر باقی مانده بود. این ثبات حاصل نوع نگرش انسان شرقی به زندگی بود.

آنها دریافته بودند که زندگی همین چیزی است که هست. شرقی ها نمی خواستند جایی بروند یا چیز جدیدی به دست بیاورند. آنها راز شادی را در بودن و زیستن صرف یافته بودند و در این مهم نیز موفقیت آمیز عمل کرده بودند.

هر چند که غرب این ثبات را به هم ریخت و امروز چهره شرق نیز تا حدود زیادی شبیه به غرب شده است اما صدور اندیشه های مشرق زمین تمدن های سایر نقاط زمین را به خود نزدیک کرد و امروز انسان ها در همه جای این کره خاکی با این نوع نگرش آشنا هستند و آن را تمرین می کنند.

اما این سکوت و سکون چیست و چه کمکی به سلامت روحی و روانی نوع بشر می کند؟

ذهن انسان طی صدها هزار سال تکامل به پیچیدگی بسیاری رسیده است که در عین افزایش کارایی ناگزیر به انجام  خطاهای آسیب زایی  شده است که نیاز به اصلاح و بازپروری دارد.

ما زیاد از حد فکر می کنیم و این باعث می شود که آرامش مان را از دست بدهیم و درگیر اضطراب هایی ناخواسته شویم که توانایی ما را در تجربه «بودن» کاهش می دهند و سطح رضایتمان را از زندگی پایین می آورند.

مشکل انسان مدرن تحت تاثیر ارزش های غربی این است که به صورت افسارگسیخته در پی داشتن و به دست آوردن است و قناعت و کفایت و رضایت خود را از دست داده است.

علاوه بر این، انسان امروز ضمن اینکه هزاران سال تنش و ناامنی نسل های گذشته  را حمل می کند، هویت فعلی خود را گم کرده است و تحت تاثیر بمباران های فرهنگی مختلف سرگردان و پریشان خاطر شده و ارتباطش را با نقاط امن روانی خود از دست داده و به صورت جدی نیاز به کمک دارد.

مفهموم ذهن آگاهی یا مایندفولنس راز کهن انسان شرقی است که هزاران سال با آرامش و نشاط همراستا و همسو با طبیعت زیسته و آزمون تجربه سرشاری و تمامیت در گونه انسان را پس داده است.

امروز روان شناسی مدرن غربی چشم‌های خود را به شرق دوخته و از اندوخته های آن‌ها برای بازیابی هویت و کسب رضایت از زندگی بهره می برد. این جریان مهم در روانشناسی با کارل یونگ فقید آغاز شد.

یونگ پس از مواجهه اولیه اش با متون کهن شرقی نوشت : شرق هزاران سال پیش از ما روانشناسی داشته ، امروز انسان متفکر غربی که در شناخت روح خود تازه کار است می تواند درس های بسیاری از شرقی ها بیاموزد.

نیکبختم که در درس گفتار کوتاه صوتی که هم اکنون در دسترستان است به صورت خلاصه و ساده نحوه بهره ورزی از مفهوم ذهن آگاهی را در زندگی روزمره متناسب با نیازهای انسان امروز آموزش داده ام و امیدوارم با تمرین این تکنیک های ساده اما بسیار کارآمد کیفیت بودن خود را افزایش داده و زیستی شادکامانه تر و پذیراتر را پیش رو داشته باشید.

وقتی بیرون غرق آشوب است چگونه می‌توانیم از درون آرام باشیم…
راهکارهایی برای افزایش تسلط روانی و تنظیم هیجانی
نحوه اصلاح تعامل ما با خودمان و رسیدن به صلح درونی
آگاه بودن و حضور داشتن در زمان و مکان حال
مشاهده دنیای بیرون منجر به آگاهی از درون می‌شود
تشخیص احساسات و هیجانات با توجه به بدن
آگاهی شاه‌کلید سلامت روانی

از آنجایی که تلاش برای بودن و رهایی از هیاهوی جهان و صداهای آزاردهنده ذهن دغدغه همه ماست، در تهیه این فایل و مقالات تکمیلی آن به گونه ای عمل کردیم که هرکسی با هر میزان دانشی در این زمینه، بتواند از آن بهره ببرد.

پس می‌توانید بدون نگرانی از محتوای فایل استفاده کنید.