درجهان اساطیر گاه با کسانی رو برو هستیم که تقدیری جالب توجه دارند و تحلیل بعد روانشناختی زندگی آنها ممکن است به ما در مسیر فردی که در آن هستیم کمک کند. اما بعضی از اسطوره ها نه تنها تقدیر خود که تقدیر اسطوره های دیگر را نیز رقم میزنند و به همین دلیل جایگاه ویژه ای در بین آرکی تایپ ها کسب کرده اند.زئوس یکی از همین اسطوره هاست.از او به عنوان خدای خدایان یونان یاد میشود و مقام بسیار بالایی درمیان اساطیر دارد و در سرنوشت اساطیر زیادی دخیل است.
زئوس چگونه زئوس شد؟
زئوس یا ژوپیتر اسطوره ای است که از خشم و نفرت پدرش کرونوس در امان ماند و بعدها به عنوان فرمانروای آسمان ها یا خدای خدایان یونانی بر اساطیر حکمرانی کرد. آمده است که پدر او کرونوس تمام فرزندانش را به محض تولد میبلعید چرا که میدانست تقدیر این است که توسط یکی از فرزندانش به هلاکت برسد.
اما سرنوشت اساطیر تنها به دست خودشان رقم نمیخورد.زمان میگذرد و وقتی رئا( همسر کرونوس) زئوس را به دنیا می آورد،سنگی را به جای او در پارچه میپیچد و کرونوس هم سنگ را به خیال آنکه فرزند تازه به دنیا آمده است می بلعد. رئا هم با کمک گایا (مادر زمین) و اورانوس (پدر آسمان) به منطقه ای به نام کرت میرود و آنجا فرزندش را بزرگ میکند تا خشم کرونوس از او دور باشد.
زئوس در کرت در نازو نعمت بالید. او با شیر بزی مقدس به نام آمالتئا تغذیه شد (که به عنوان پرستارش هم شناخته میشود) و گهواره ای آویزان از درخت داشت که درعین حال بر روی زمین یا آسمان یا دریا نبود. جالب است که حتی نام او هم توسط مردمان کزت انتخاب شد. گویا زئوس نام همسر یکی از خدایانوان مورد احترام آن منطقه بوده که بر روی فرزند کرونوس و رئا گذاشته میشود. اما چه بر سر کورونوس آمد؟
در مدتی که رئا و فرزندش در کرت هستند،سنگی که کرونوس به جای زئوس بلعیده بود باعث استفراغ او میشود و سنگ به همراه تمام فرزندانی که بلعیده بود از دهانش خارج میشود. البته ماموریت این سنگ به اینجا ختم نمیشود و بعدها زئوس در ساخت معبد دلفی دوباره از آن استفاده میکند و حتی در روایت دیگری آن را بند ناف زمین میدانند.
با تفاسیری که گفته شد، زئوس به مردی برومند و قدرتمند تبدیل میشود و برای سرنگون کردن پدر با برادران خود متحد میشود. بدیت ترتیب جنگی درمیگیرد که در آن زئوس و برادرانش در برابر کرونوس و تیتان ها (فرزندان گایا) قرار گرفتند. روایت است که این جنگ ده سال به درازا کشید و درنهایت به شکست کرونوس ختم شد. بعد از آن کرونوس به دستور زئوس در تارتاروس زندانی شد و تا ابد همانجا ماند و فرمانروایی بین زئوس و دو برادر دیگرش هادس و پوزیدون تقسیم شد.
زئوس فرمانروای آسمان و زمین ، پوزئیدون فرمانروای دریاها و جهان زیرزمینی و دوزخ هم نصیب هادس شد. سلاح معروف زئوس آذرخش بود که آن را به سمت کسی که او را ناخشنود کرده، پرتاب میکرده است از دیگر نشانههای او میتوان به عصای سلطنتی، بلوط، عقاب و سپرش (ساخته شده از پوست بز آمالتئا) اشاره کرد.
زئوس هفت همسر داشت
طبق افسانه، متیس الهه پروا اولین همسر زئوس بود که آتنا، ایزدبانوی عقل و خرد را برای او به دنیا آورد. دومین همسر وی عمهاش تمیس بود که دو گروه از دخترانش هورای (یونومیا، دایکه و ایرنه) و مویرای (کلوتو، لاخسیس و اتروپوس) را به دنیا آورد. او آنگاه با همسر سومش ائورونومه ازدواج کرد و از او صاحب خاریتس (آگلیا، ائوفروسینه و تالیا) گردید.
همسر چهارم او خواهرش دمتر بود که برای او پرسفونه را به دنیا آورد. همسر پنجم او عمه دیگرش امنموسینی بود که از ازدواجشان موزها (کلیو، ائوترپه، تالیا، ملپومنه، ترپسیکور، اراتو، پلیهیمنیا، اورانیا و کالیوپه) متولد شدند. ششمین همسر او عمه دیگری به نام لتو بود که آپولو و آرتمیس را به دنیا آورد.
او همچنین با هرا که خواهرش نیز بود، ازدواج کرد که غالباً در اساطیر همسر اصلی زئوس و ملکهٔ المپنشینانمعرفی میشود نام او به معنی قهرمان بانو است و این عنوان مقامی در خور همسر پادشاه خدایان است. هرا در آرگوس کیش ویژه خود را داشت و بیتردید بازمانده ایزدبانوی مادر یونانی بود. هرا برای همسرش آرس، هفائستوس، هبه، ایلیثیا و اریس را به دنیا آورد.
محققان و دانش پژوهان گفتهاند که زئوسی که در آوازها و داستانها از او یاد میشود آمیزهای است از تمامی خدایان. هرگاه پرستش وی به شهری میرسید که خود خدایان فرمانروا داشت، آن دو به تدریج در هم ادغام میشدند. همسر آن خدا نیز به زئوس میرسید. اما نتیجه ناخوشایند بود و یونانیان ادوار بعد اینگونه عشقبازی و شهوترانی بیپایان را نپسندیدند.
کارکرد آرکی تایپ زئوس در روان ما
مهمترین عنصری که در رابطه با زئوس میتوان مطرح کرد قدرت و رهبری است.به عبارتی تمام آرکی تایپ ها در خدمت زئوس و زئوس در خدمت قدرت است.هیچکس هیچگاه موفق به شکست دادن او نمیشود و در کوه المپ چیزی از نظرش پنهان نمیماند. او مقتدرترین و باابهت ترین خدای المپ است و اگر چیزی را بخواهد بدون معطلی و یا نامیدی برای داشتنش اقدام میکند و اصولا هم به آن میرسد.
فرقی نمی کند که خواسته او الهه ای زیبارو باشد یا یک مقام یا حتی تعیین و تکلیفی برای دیگران خدایان. در هرحال زئوس آن را به چنگ می آورد و این عظمت زئوس باعث میشود که دیگر خدایان هم در برابرش مطیع و فرمانبردار باشند و مهمتر اینکه برای حل مشکلات خود به او رجوع کنند.
البته که زئوس تا زمانی به دیگران یاری می رساند که آنها را در مسیر اهداف و خواسته های خودش ببیند و درغیر اینصورت تمام توانش را برای نابودی و انتقام به کار میبندد و تا به مقصود خود نرسد از پای نمی نشیند. زئوس با کسب کردن یا به عبارت دیگر انجام دادن هدفمند شناخته میشود. چنین ویژگی هایی هرکس را در معرض خطراتی مثل خیانت یا دروغگویی و عهدشکنی از جانب اطرافیان قرار میدهد.
او حتی در ارتباط با زنان هم همین استراتژی را دارد.گرچه از او به عنوان اسطوری ای هوسباز یاد میشود و تعداد همسرانش هم این را تایید میکند اما درواقع زئوس زنان را هم به چشم زیردستانی متحد و مطیع میبیند که قدرت و در راس بودن او را تایید میکنند.
خانواده ویترینی است که زئوس به دیگران مخصوصا رقیبانش نشان میدهد بنابراین برای ابهت و زیبایی آن دست به هرکاری میزند حتی اگر لازم باشد برخی از اعضای خانواده را فدا کند. احساسات برای زئوس بلااستفاده اند.حتی اگر جایی به کسی دل بسته باشد، فقط زمانی آن را پیگیری میکند که در ادامه منافع کافی به دست آورد.
بنابراین هرگاه سماجتی در انجام یک کار به خرج دادیم، متحدانی جمع کردیم،برای رسیدن به راس یک هرمی همه کارکردیم، احساسات و عواطف را بی اهمیت شمردیم و تمام احتذام و توجه خود را معطوف به قدرت و کسانی که حامل قدرت هستند کردیم یعنی آرکی تایپ زئوس در ما بسیار فعال است پس اگر زئوس موفقیتی را برایمان رقم زد باید عواقب و هزینه های آن را نیز بپردازیم.
دوره آرکتایپ ها
100 آرکتایپ / 100 درس زندگی
کمترین -----> بیشترین
میانگین امتیاز: 5 / 5. تعداد نظرات: 3
اولین نفری باشید که امتیاز میدهید 🙂