کهن الگو دیمیتر یا سرس یکی از اسطوره هایی که نسبت به داستان بعضی از اساطیر با انتقام و خونخواهی و جنگ آمیخته شده است و ما با شخصیت هایی طرف هستیم که برای رسیدن به خواسته خود با هر مانعی روبرو میشوند و شاید حتی هر حیله ای را به کار برند داستان متفاوتی دارد. اسطوره هایی هم داریم که بواسطه مهر و عطوفتی که در موقعیت های گوناگون دارند، میتوانند عبرت آموز و جذاب باشند. کهن الگو دیمیتر یا سرس یکی از همین اسطوره هاست.
اسطوره دیمیتر
دیمیتر یکی از فرزندان کورونوس و رئاست که به محض تولد توسط پدر بلعیده شده بود. میگویند دیمیتر بسیار زیبا بود و موهایی طلایی داشت. واژه دیمیتر به معنی نگهدارنده زمین؛ تکان دهنده زمین؛ و در دین یونانی خدابانوی کشاورزی است. او به بشر هنر کاشت و برداشت را آموخت تا بالاخره بتوانند به زندگی عشایری خود پایان دهند.
به این ترتیب، کهن الگو دیمیتر همچنین ایزدبانوی برنامهریزیهای جامعه بهشمار میرفت و در میان مردمان روستایی بسیار محبوبیت داشت. به عنوان یکی از الهههای حاصلخیزی، او برخی مواقع با گایا و رئا و همچنین سرس در اساطیر روم، قابل قیاس بود.
اما مهمترین نکته ای که در رابطه با این الهه وجود دارد و پررنگ ترین بخش زندگی اوست مادرانگی و عشق عمیق او به دخترش کورئه یا همان پرسفون است.
کهن الگو دیمیتر؛ مادری تمام عیار
اولین خدایی که خواستار دیمیتر شد پوزئیدون بود که مدتها در در گوش او زمزمه عاشقانه خواند اما دیمیتر حاضر به تسلیم در برابر او نشد.دیمیتر برای در امان ماندن از شر او به آکاری گریخت و به صورت اسبی در آمد و جزو اسبهای اصطبل شاه شد. پوزئیدون وقتی که جای او را یافت خود را به شکل اسبی در آورد و با او در آمیخت و حاصل این آمیختن اسبی شد که مثل آدم حرف می زد و دستهایش به شکل انسان بود.
دیمیتر بعد از تجاوز به او توسط پوزئیدون به غاری دور دست پناه برد و خود را در چشمه لاون شست و سپس بعد از پاک شدن از آلایش هم آغوشی با پوزئیدون به اولمپ بازگشت.
اندکی بعد زئوس خدای خدایان به او چشم طمع دوخت دیمیتر در برابر او نیز مقاومت کرد اما زئوس خود را بصورت گاو وحشی در آورد و با او در آمیخت و از حاصل این آمیختن کورئه شد..
البته که خود دیمیتر نیز از حرارت عشق عاری نبود او یکبار عاشق یازیون یکی از پهلوانان شد و در کشتزاری خود را تسلیم او کرد و از او صاحب فرزندی بنام پلوتوس شد زئوس نیز از روی حسادت او را با صاعقه تبدیل به خاکستر کرد.
اما درنهایت هیچ یک از روابط ذهن دیمیتر را چنان به خود مشغول نکرد و او بعد از تولد دخترش کورئه تمام انرژی و تمرکزش را در رابطه با او گذاشت و برای همین هم برخلاف دیگران همسران زئوس به خیانت ها و معشوقه های مختلف او بی اعتنا بود. وابستگی این مادر و دختر بهم آنقدر زیاد بود و زندگی شان درهم آمیخته بود که تقریبا در تمام پژوهش های اسطوره شناسی هم از انها با عنوان اسطوره پرسفون_دیمیتر یاد میشود
به همین دلیل زمانی که پرسفون توسط حادس ربوده شده و به دنیای زیرین میرود دیمیتر آنقدر اندوهگین و سوگوار میشود که از شدت غم و درد او زمین خشک میشود و کشاورزی از رونق می افتد تا اینکه درنهایت زئوس در ماجرا دخالت میکند و به هرمس دستور میدهد تا دختر را پیش مادرش برگرداند.
نکته قابل توجه این است که دیمیتر بهعنوان الهه مادر حتی زمانی که از طریق خورشید میفهمد زئوس هم در ماجرای دزدیده شدن دخترش دخیل است انتقامی از او نمیگیرد. مادرانگی و عشق مادرانه تماما در دیمیتر قابل مشاهده است. او تنها میخواهد فرزندش نزد خودش باشد و به او عشق بورزد.
آیین منسوب به دیمیتر
دیمیتر در جستجوی دخترش کورئه (پرسفون) به سرزمینی به نام الوزیس رسید. در آنجا به کنار چاهی میرسد و چهار دختر را میبیند که از قضا دختران شهریار آن سرزمین هستند و سعی دارند آب بردارند. آنها با دیمیتر که خود را به شکل پیرزنی درآورده بود آشنا میشوند و از او میخواهند که پرستار برادر کوچک آنها باشد.
دیمیتر هم که عاشق فرزندپروری است با کمال میل این خواسته را قبول میکند.زمانی که دموفون(پسر خانواده) را به او میسپرند، دیمیتر تصمیم میگیرد که او را تبدیل به موجودی نامیرا کند. پس هرشب بدن دموفون را را با روغنی خوشبو تدهین میکرد و او را در آتش میگذاشت.
تا اینکه یک شب ملکه یا همان مادر دموفون فرزندش را درون آتش میبیند و مسلما تصور میکند این زن قصد جان کودکش را کرده است و دیمیتر که نمیتوانست این تهمت را تاب بیاوردمجبور میشود به هیئت واقعی خود درآید اما با این وضع دیگر نمیتواند دربین آنها بماند بنابراین آنجا را ترک میکند و به جستجوی دخترش ادامه میدهد. اما در الوزیس بعد ازرفتن او عبادتگاهی ساخته میشود و خدایان بخصوص دیمیتر در آن پرستش میشوند.
اما بعدها که دیمیتر هرساله به همراه پرسفون به آنجا میرفت آیینی سالانه توسط مردم و این دو الهه برگزار می شد که البته منحصر به الوزیس نبود و به بسیاری از شهرهای یونانی رسیده بود.این مراسم سالیانه با شستشو و تعمید در دریا و تدهین با روغن، سرودخوانی و رقص های آیینی و حرکات نمادین با مشعل همراه بوده و به نوعی به نشانه شکرگذاری مردم بابت رشد غلات بود.
البته روایت شده که گویا این مراسم جزو مناسک جنسی بوده و در آن فقط دختران و کاهنه هایی که به معبد خدمت میکردند حضور داشتند و در انتهای مراسم مردها نیز وارد جشن میشدند و آنچه بین مردان و این دخترها رخ می داده جزو رازهای الوزیس است.
شناسایی کهن الگوی دیمیتر
شناسایی کهن الگوی دیمیتر برخلاف بسیاری از آرکیتایپ های دیگر چندان پیچیده نیست. صد البته که دیمیتر تنها در جایگاه مادر قابل مشاهده نیست بلکه هرجایی که فداکاری بیشترین انرژی روانی ما را به خود اختصاص میدهد درواقع به تسخیر این کهن الگو در آمده ایم.
هرجایی که خودمان اولویت نیستیم و آسایش و عشق ورزی را ابتدا برای کسی یا کسانی میخواهیم دیمیتر فعال شده و واضح است که اگر این کهن الگو به تعدیل درنیاید احتمالا ما یا دچار خودخواهی میشویم و یا غرق در تامین نیازهای عاطفی بقیه خواهیم بود.
کمترین -----> بیشترین
میانگین امتیاز: 4.2 / 5. تعداد نظرات: 6
اولین نفری باشید که امتیاز میدهید 🙂