سفر قهرمانی

سفر قهرمانی کارول پیرسون

آنچه خواهید خواند

3.6
(45)

سفر قهرمانی چیست؟

سفر قهرمانی، به سادگی مسیر سفر زندگی انسان است که بارها و بارها با مسائل گوناگون روبرو می شود و با آن ها دست و پنجه نرم می کند؛ و با گذر از ترس ها و تردید ها و ناتوانی های خود، گامی به جلو می گذارد؛ بینشی جدید، ابزاری نو و یا موهبتی تازه بدست می آورد  و کماکان به مسیر خود ادامه می دهد.

قهرمان کیست؟

هر انسانی که رنج زندگی را بر خود هموار کرده و گامی در جهت معنادار کردن زندگی خویش بر می دارد در رسته قهرمانان خواهد بود. قهرمانان کسانی هستند که در هشیار یا ناهشیار در جستجوی پاسخ این پرسش ها بر می آیند که:

برای چه زندگی می کنیم؟

یا ارزش زیستن در چیست؟

یا چگونه زیستنی ارزش این رنج را خواهد داشت؟

یا در حالتی کلی تر: من کیستم ؟

سفر قهرمانی در قصه ها و اساطیر و افسانه ها

روایات بازمانده در تاریخ بشر، که به کرات قصه های مربوط به سفر قهرمانی انسان را ترسیم می کند،  به ما نشان میدهد که سفر قهرمانی هر شخص فردی و مختص خود اوست.

از این رو هر آنکه سودای قهرمانی به سر دارد، به ناچار می بایست تدارکات سفر خویش فراهم آورده و راه سفر یگانه خود را با اتکا به خویش به تنهایی طی نماید.

کهن الگو چیست؟

کهن الگو ها آن دسته از الگو های مشترکی هستند که در طول تاریخ در خودآگاه بشر دیروز شکل گرفته، و سپس سینه به سینه، نسل به نسل، در ناخودآگاه بشر امروز منتقل شده است. می توان آنها را الگوهای پیش فرض بشر امروز دانست و یا آنها را به عنوان یک موهبت جمعی، الگوی جمعی، و یا ابزار جمعی، در نظر گرفت که از نیاکان بشر به یادگار به او رسیده است. کهن الگوها در واقع ساختارهای عمیق درون روان و ساختارهای اجتماعی هستند. می توان به کهن الگوها به عنوان ظرفیت های رشد، نیروهای درونی، و راهنمایانی نگریست که همیشه در دسترس فرد قرار دارند.

فردیت یا هویت فردی

همانگونه که بشر هویت جمعی خویش را به مانند یادگار و موهبتی از نیاکان، جامعه، فرهنگ، و خانواده خویش دریافت می دارد، موظف است در جهت ساخت شخصیت خویش، هویت فردی خود را نیز بیابد یا به بیان بهتر بسازد. این مهم، از طی طریق سفر قهرمانی او، توسط خود او، و به شیوه منحصر به فرد شخص خود او، حاصل خواهد شد، از این رو به سفر قهرمانی سفر فردیت نیز گفته می شود.

هر فرد، در طی گذراندن سفر خویش، به موهبتی تازه دست خواهد یافت، خواه بینشی تازه، خواه دستاوردی جدید، خواه ویژگی و یا دانشی نو، به هر روی، این موهبت آن چیزی ست که او را از باقی هم نوعانش متمایز می کند. این موهبت، نیز همان هدیه ای خواهد بود که شخص می تواند پس از بازگشت از سفر خویش، از آن به نوع بشر و به دیگران ببخشد  و سهم خویش را به عنوان فردی از جامعه انسانی ادا کند. «قهرمانی» طی کردن سفر «فردیت» است و نیز یافتن و ساختن فردیت اصیل خویش است.

کهن الگوهای سفر قهرمانی

اگر چه کهن الگوهای سفر قهرمانی میتوانند در لوای دسته بندی های گوناگونی قرار بگیرد، اما مدل دوازده تایی آنها شهرت و محبوبیت بیشتری دارد از این جهت که به طور اختصاصی توسط خانم کارل پیرسون برای در کتاب بیداری قهرمان درون ، تشریح گردیدند. ایشان در نگارش کتاب، از تعالیم روانشناس شهیر آلمانی، کارل گوستاو یونگ، الهام گرفته است. از این رو این مدل معروف سفر قهرمانی به مدل سفر قهرمانی یونگ نیز شناخته می شود.

 

در این مدل کهن الگوهای دوازده تایی سفر قهرمانی، در سه مرحله دسته بندی می گردند:

  • یکم مقدمات و تدارکات سفر ( معصوم، یتیم، حامی، جنگجو)
  • دوم اجرا و برگزاری سفر (جستجوگر، عاشق، آفرینشگر، نابودگر)
  • سوم بازگشت از سفر (جادوگر، حاکم، فرزانه، دلقک)

این سه مرحله  را می توان برابر گرفت با سه مرحله «سفر قهرمانی» جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهره که مدل هفده تایی را معرفی میکند و او نیز آن ها را در سه مرحله جای می دهد:

سفر قهرمان

جدایی: تشرف: بازگشت:

جدایی از قبیله، شهر، خانواده،
قدم گذاشتن در راه سفر شخصی

ماجراجویی، سفر به ناشناخته
مبارزه با چالش ها در دنیای ناشناخته،
کسب قدرت و خرد و بینش

بازگشت به قبیله،
تقسیم هدیه های سفر

چنانکه در اسطوره، قهرمان با یادگیری طرز مراقبت از خود (پرورش کهن الگوی حامی) برای سفر آماده می شود، با جنگیدن با اژدها و کشف گنج بی همتا در مسیر سفر خویش به پیش می رود، و پس از آن باز می گردد تا این غنایم را با اتباع قلمرو پادشاهی، و افراد قبیله اش، قسمت کند؛ هر فرد نیز به طور مداوم با روبرویی با دیوهای زندگی خویش هر روزه این چرخه جدایی، تشرف و بازگشت را تکرار می نماید. تا هربار به سطح بالاتری از فردیت خویش آگاهی یابد.

قهرمان به جای آنکه بگذارد، دیگران جایگاه او و زندگی اش را تعیین کنند، خودش جایگاه خویش در دنیا را تعیین می کند و اختیار زندگی خود را به دست می گیرد. و این به سادگی از انتخاب گری های فرد و پذیرفتن مسئولیت های انتخاب خویش حاصل می شود. جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزار چهره عنوان می کند که ما مادامی که آزادی و قدرت انتخاب داریم می توانیم قهرمان باشیم.

سفر قهرمانی در اسطوره رانده شدن آدم از بهشت

در اسطوره رانده شدن آدم و حوا از بهشت الگوی مشابه «سفر قهرمانی» قابل مشاهده است که رابرت الکس جانسون از آن به عناوین : ناخودآگاهی (بهشت اولیه)، زمین یا برزخ ( آوردگاه آزمون)، و خودآگاهی (بهشت ثانویه) یاد می کند. این چرخه « کسب آگاهی و خودآگاهی » مدام در زندگی انسان جاری ست.

در این اسطوره، آدم و حوا که اساطیر روان جمعی بشر هستند را می توان تمثیل به «آنیموس» و «آنیما» در روان فرد دانست،  آنها که در بهشت خدا داده ی پرنعمت خود غرق سرورند، تا هنگامی که با دعوتی نا آشنا روبرو شوند. دعوتی از جانب ماری خوش خط و خال (نماد آگاهی وسوسه برانگیز، و یا دشمن امنیت و معصومیت) اما اهریمنی، که در شمایل طاووسی زیبا (وسوسه برانگیز، زیبا و فریبنده) خود را نشان می دهد.

این دعوت اگرچه ظاهرا از جانب آن دیگری مطرح شده، اما برای آن دو بهشت نشین یک انتخاب است؛ که  رد آن، بهشت و ناخودآگاهی را برای ایشان نگاه می دارد؛ و پذیرفتن آن، یک سفر پر چالش و پر مسئولیت را پیش رو می گذارد، که در صورت پیروزی، «خودآگاهی و بازگشت به بهشت» را توامان به همراه خواهد داشت.

مرحله اول، «بهشت امن» فرد را ترسیم میکند که همان دایره امنیت اوست، و از این رو به بهشت تمثیل شده که در آنجا همه نعمت ها و موهبت ها و هرآنچه که نیاز است، آشنا و راحت و در دسترس می نماید. ظاهرا غمی نیست، و زیانی پیدا نمی شود و در «آغوش امن الهی» روزگار در ناآگاهی یا ناخودآگاهی می گذرد. تمام نیازها در بهشت برطرف می شود بی آنکه نیاز به تلاش و کوششی باشد.

این مرحله در امنیت و معصومیت ادامه می یابد، تا کمبودی احساس شود، و یا پرسش و شک و تردیدی آشکار شود و یا زمانی که آسیب و زیانی برسد. پس آنگاه  فرد از بهشت، رانده شده و به برزخ (یا زمین) پرتاب می شود، جایی که دیگر امنیتی در کار نیست، و امکانات دور از دسترس می نماید، و به جد و جهدی برای خروج از این برزخ احتیاج است. بدین ترتیب فرد مسئولیت پیمایش سفر قهرمانی خود را به دوش می کشد  و آن را طی می کند، تا بعد تر بتواند با آورده های سفرش، به بهشت خویش باز گردد.

مرحله سوم، زمانی ست که فرد سفر قهرمانی خویش را به اتمام برساند، موهبت های خویش را فراهم کند، و عزم بازگشت به بهشت کند. چنان که گفته شده: همیشه به منزل اول باز خواهی گشت، ولی آنجا هرگز همان منزل اولیه نیست.

بهشت ثانویه که در مرحله بازگشت بدست می آید، بهشت خودساخته ای ست که توسط موهبتهای به دست آمده از سفر قهرمانی، ساخته شده است.

بهشت ثانویه پاسخی است که پیدا شده، راه حلی است که ایجاد شده، دستاوردی ست که کسب شده، یقینی ست که از نو ساخته شده، ایمانی ست که از نو پی ریزی شده  و اعتمادی ست که از نو حاصل گشته است. بهشت ثانویه دایره ی امن جدیدی ست که مرزهایش از دایره امن اولیه، بدست قهرمان، گسترانیده تر شده است.

در هربار پیمایش سفر و بازگشت از سفر به بهشت های خودساخته خویش، اعتماد فرد به خویشتن افزون تر خواهد شد. شناخت او از خودش عمیق تر گشته، و مهارتها و توانایی های او آزموده می شود، ظرفیت های روحی و روانی او گسترش می یابد و فرد یک قدم به فردیت اصیل خویش نزدیکتر می شود. و این یافتن و ساختن «فردیت اصیل» خویش همان گنج بی همتای «سفر قهرمانی» ست.

در مصداقی مشابه، از «چرخه گناه» و از «چرخه خطا و اشتباه» نیز، همین سفر سه مرحله ای استنباط می شود، از این رو این چرخه ها را می توان چرخه های «تکامل آگاهی» و «تکامل خرد انسانی» دانست.

چرخه گناه

چرخه خطا و اشتباه

کهن الگوهای سفر قهرمانی در مدل پیرسون :

پیرسون در کتاب بیداری قهرمانان درون، سفر قهرمانی را در سه حوزه ی من (ego)، روح (soul) و خویشتن (self) دسته بندی می کند، که هر مرحله با عناصر مربوط به خود شناسایی شده و غنایم و دستاورد های بخصوصی بهراه خواهد داشت.

 

مرحله اول سفر قهرمانی

مرحله دوم سفر قهرمانی

مرحله سوم سفر قهرمانی

نویسنده: پریماه صمیمی

کمترین -----> بیشترین

میانگین امتیاز: 3.6 / 5. تعداد نظرات: 45

اولین نفری باشید که امتیاز میدهید 🙂

0 پاسخ به “سفر قهرمانی کارول پیرسون”

  1. زهرا گفت:

    عالی بود مطالب کاملا واضح و ساده بیان شده بود ، واقعا یکی از بهترین مقاله های بود که تاحالا خونده بودم

  2. سید مجتبی گفت:

    درود
    ممنون از توضیحات شما.
    ولی سفر قهرمانی به این سادگی که سرکار خانم تشریح کردید نیست و مستلزم تلاش و کوشش ، تمایل و پذیرش فرد و از همه مهمتر صبوری و زمان هستش. که کمتر کسی می‌تونه این مسیر رو طی و مجدد در چرخه قرار بگیره. پایدار باشید

  3. محمد گفت:

    زیییباست🌱

  4. کامی گفت:

    دوستان عزیز یونگ نگار،

    کارل گوستاو یونگ سوییسی بودن و نه المانی!

  5. زهره گفت:

    بسیار عالی شرح دادی

  6. مرضیه گفت:

    خیلی مختصر و مفید سفر قهرمانی رو تشریح کردید بسیار مفید بود و جالب اینکه این سفر بارها و بارها در زندگی تکرار میشه و مهم خردی هست که در تجربه ی ناشی از خطا و اشتباه بدست میاد.

    • سارا گفت:

      خیلی زیباست این مقوله و چقدر صریح و روشن تشریح و تقریر کردید خانم صمیمی. سپاسگزارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *