چارلز بوکوفسکی شاعر و داستاننویس معروف آلمانی در یکی از شعر های معروف خود مینویسد:« خودت را بساز و بعد دوباره از نو خودت را بساز» این همان چیزی است که کارل پیرسون در مراحلی که برای سفر قهرمانی برشمرد، عنوان کهنالگوی جنگجو را به آن داد. انرژی جنگجو آخرین آمادگی های لازم برای شروع سفر قهرمانی را فراهم میکند و اگر از موهبت های آن به درستی استفاده نشود نه تنها ادامه سفر ممکن نیست بلکه برای فرد چیزی جز دور باطلی از جنگ و خشونت بی هدف و از سر ضعف نخواهد داشت.
نه گفتن به دیگری؛ بله گفتن به خود
جنگجو پله چهارم سفر قهرمانی است. در حالت ایده آل فرد باید معصوم، یتیم و حامی را زیسته باشد تا بتواند یک جنگجوی متعادل را تجربه کند. اما جنگجوی متعادل کیست و چه اهمیتی برای سفر قهرمانی دارد؟ تا به اینجای سفر پذیرش ناامنی، عدم وابستگی، واقعبینی اعتماد، بخشندگی و وفاداری کسب شده اند .
وقت آن رسیده تا طالب قهرمانی برای رفتن به سمت هدف غایی شهامت، انضباط، مهارت و اقتدار کافی داشته باشد و کهنالگوی جنگجو این ویژگیها را در او ایجاد و تقویت میکند.
همانند سه مرحله قبلی جنگجو هم قبل از هرچیزی برای بقای ما در این جهان ضروری است. آدم های خیلی کمی سفر قهرمانی خود را کامل کرده و به مطلوب نهایی میرسند اما برای دوام آوردن در جهان و داشتن حداقل میزان موفقیت در زمینه شغلی، تحصیلی و عاطفی باید چهار کهنالگوی معصوم، یتیم، حامی و جنگجو را شناخت و پرورش داد.
ضرورت کهنالگوی جنگجو جایی مشخص میشود که ما باید ارزشهای شخصی و اولویتهای وجودی مان را برای خود و دیگران تعیین کنیم و برای حفظ آنها در برابر موانع و عوامل بازدارنده بجنگیم. جنگجو همان احساس درونی است که به جای توصیهها و قواعدی که توسط والدین، دوستان یا مشاوران زندگی دارند از ما میخواهد با اختیار و اقتدار شخصی خودمان با مسائل برخورد کنیم.
جنگجو کمک میکند در شلوغی و هیاهوی این جهان خود را ببینیم، به خود گوش دهیم و چیزی که میخواهیم را اجرا کنیم. این خواسته میتواند بیان عقیده شخصی، کسب استقلال مادی، بیان اعتراض به همکار یا مافوق یا هرچیزی که نشان دهنده جدا کردن ما از جهان و تعیین قلمرو شخصی است، باشد. علاوه بر آن عملگرا بودن ما هم، با میزان فعال بودن این آرکتایپ مشخص میشود. هرچقدر جنگجو فضای بیشتری برای ابراز داشته باشد، ما در خواسته های خود مصمم تر و پیگیرتر خواهیم بود و مهمتر از همه اینکه برخلاف کهنالگوی حامی خودمان را نسبت به دیگران اولویت قرار میدهیم.
جنگجو از هویت خود دفاع میکند
در نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن سه الگوی رایج رفتار معرفی میشود که عبارت اند از والد، بالغ و کودک که به عقیده برن ما در برخورد با دیگران در یکی از این سه نقش قرار میگیریم و متناسب با آن واکنش نشان میدهیم. برخورد والد معمولا همراه با سرزنش و توبیخ است، کودک همانطور که قابل حدس است لجباز و بهانه گیر و بی منطق و بالغ هم برخورد منطقی و واقع گرایانه را نشان میدهد و اگر هم بخواهد والد باشد والد حمایتگری است؛ اما کهنالگو جنگجو چگونه به این نظریه مرتبط میشود؟
زمانی که والد درون ما درحال سرزنش ما باشد این جنگجوست که از ما دفاع میکند. جنگجو کمبودها، اشتباهات و حتی ترس های ما را به رسمیت میشناسد و این ما را به نوعی پوست کلفت میکند. جستجوگر اجازه نمیدهد نظرات منفی، توهینها، سرزنش ها و دشنام ها ما را از مسیر قهرمانی منحرف کنند. جستجوگر از موضع خود دفاع میکند حال این موضع میتواند طرفداری از تیم ورزشی موردعلاقه یا جناح سیاسی مورد تایید یا رسیدن به پوزیشن شغلی که حق خود میدانیم، باشد.
چالشهای کهنالگو جنگجو برای زنان
به بیان یونگ جنگجو کهنالگویی است که با مردانگی مرتبط است بنابراین در زنان جنگجو آنیموس که دریافت مردانه روان زن است را تقویت میکند. ( برای فهم بهتر منظور یونگ از مردانه بودن پیشنهاد میکنم اپیزود 56 پادکست یونگ نگار با عنوان جنبه های مردانگی را گوش دهید.) پادکست های یونگ نگار
البته نکته ای که وجود دارد این است که همانطور که خانم مورین مورداک اشاره کرده اند، در دنیای امروز زنان هم به اندازه مردان به جنگیدن نیاز دارند پس باید جنگندگی را تمرین کنند و اگر این کار با آگاهی و توجه همراه نباشد ممکن است زنانگی زن به تسخیر این کهنالگو دربیاید که این نکته در کتاب زنانی که با گرگها میدوند نیز بررسی و تحلیل شده است. دکتر کلاریسا در آنجا به خوبی این را شرح میدهد که اگر روحیه جنگندگی در زنان خاموش شود چه تبعاتی به همراه خواهد داشت و رشد زن را به چه شکل مختل خواهد کرد.
نکته دیگر این است که معمولا نمود این کهنالگو در مردان بیشتر از جانب جامعه تایید میشود و کمتر برای زنان پذیرفته شده است و هرچقدر یک جامعه بیشتر به مردسالاری متمایل باشد این کهنالگو بیشتر در زنان جامعه سرکوب خواهد شد.
جنگجوی رشدنیافته
همانطور که بالاتر گفتیم در حالت ایدهآل جنگجو کسی است که از معصوم، یتیم و حامی گذر کرده و چالشهای مربوط به مراحل قبلی را از سر گذرانده باشد اما در واقع این اتفاق خیلی کم میافتد و ما اغلب با جنگجویانی طرف هستیم که در پشت ظاهر جنگجو، مصمم و مقتدری که ساخته اند، ترس و ناامنی را پنهان کرده اند. این جنگجوی نابالغ چون اقتدار کافی برای ادامه دادن را ندارد، سعی میکند با خشم و پرخاشگری به هدف خود برسد.
اگرچه کارکرد یک کهنالگو در هرحال همان است اما چون با کهنالگوهای دیگر تعدیل نشده، کارایی لازم را نخواهد داشت و نه تنها باعث رشد نمیشود که به فرد و دیگران آسیب جدی وارد میکند. چرا که نیازها و درخواست ها به شکل نامناسبی بیان میشوند و معمولا هم بی پاسخ خواهند ماند یا اینکه فرد با پرداخت هزینه های غیرمنطقی به خواسته خود میرسد و جالب تر اینکه ممکن است شخصیت فرد را به گونه ای تسخیر کند که فرد حتی نداند چرا و در راستای چه هدفی درحال جنگیدن است.
نویسنده: حدیثه بهرامی |
کمترین -----> بیشترین
میانگین امتیاز: 4.8 / 5. تعداد نظرات: 11
اولین نفری باشید که امتیاز میدهید 🙂
0 پاسخ به “کهن الگوی جنگجو”
سلام
ممنون از این مقاله مفید و کاربردی.
(یکجای وسط متن گویا اشتباه تایپی شده و ارکتابپ جستجوگر تایپ شده)
پیروز باشید