کهن الگوی فرزانه

کهن الگوی فرزانه

آنچه خواهید خواند

4.3
(18)

 

«می­­دانم که هیچ چیز نمی­دانم»، یکی از معروف­ترین جملاتی است که به سقراط نسبت داده شده است. در یک نگاه سرسری این جمله شاید فقط زیبا و جالب باشد و آن را به فلسفیدن­های بی هدف نسبت دهیم اما اگر دقیق­تر و عمیق­تر آن را بررسی کنیم می­بینیم که نه تنها سقراط بلکه اکثر متفکرین بزرگ به نحوی در چیزهایی که از خود به جا گذاشته اند به کم فهمی خود  در این جهان پر رمز و راز اشاره کرده اند و بالاخره در یک نقطه  از زندگی در برابر نادانسته های بی‌شمار خود تسلیم شده اند.

کهن الگوی فرزانه که یازدهمین مرتبه سفر قهرمانی است، دقیقا اشاره به این تفکر دارد و این منش انسان به جهان، حاصل فعال بودن این انرژی در روان ماست.

بحر در کوزه

 بحر در کوزه نمی­گنجد

در مرحله نهم سفر قهرمانی  کهن الگوی حاکم را داشتیم که با میل به کنترل کردن و  سلطه خواهی بر قلمرو شخصی تعریف می­شد. در منزل بعدی با  کهن الگوی جادوگر آشنا شدیم که چیزی فرای منطق و مشاهده عینی را می­دید و با این موهبت می­توانست به دیگران یاری برساند اما اینجا در مرحله دوازدهم کهن الگوی فرزانه را داریم که تنها یک هدف دارد و آن در مسیر حقیقت بودن است.

کهن الگوی فرزانه گرد و غبار نظرات، عقاید و شک و شبهه های موجود را می‌زداید تا ما را با حقیقت عریان روبرو کند. اگر کهن الگوی فرزانه فعال باشد فرد اصولا در قید و بند عقیده یا اصول فکری خاصی نخواهد بود. گشودگی در برابر نظرات و افکار مختلف از ویژگی های بارز این کهن الگو است و در واقع فرزانه در جایگاهی است که با آرامش با ندانسته هایش روبرو می­شود.

او می­داند که حقیقت نه در نزد اوست و نه در انحصار هیچ مکتب فکری خاص یا انسان خارق العاده ای؛ و هرکس به قدر بضاعت خود می­تواند سهم کوچکی در کشف حقیقت داشته باشد و این بینش، او را از تعصب بر عقیده اینجا و اکنونش در امان نگه می­دارد. البته که اینها مشخصات فرزانه ای است که در سفر قهرمانی و بعد از گذشتن از ده مرحله با آن روبرو می­شویم.

فراخوان کهن الگوی فرزانه

فراخوانده شدن توسط این کهن الگو با میل به پرسشگری درباره علت و چرایی چیزها خود را نشان می­دهد و ولعی عجیب برای کسب خرد و روشن بینی ایجاد می­شود. کسی که کهن الگوی فرزانه در او فعال شده باشد با جواب های سطحی که به پاسخ هایش می­دهند راضی نخواهد شد و اصولا با دیده شک و تردید به مسائل خواهد نگریست و احتمالا سردرگمی عجیبی را نیز تجربه خواهد کرد. او نمی­تواند سوالاتی که در ذهنش ایجاد می­­شوند را نادیده بگیرد و نمی­تواند گشتن به دنبال پاسخ سوالاتش را نیز متوقف کند.

شاید فکر کنید که از این نظر شبیه به جستجوگر عمل می­کند اما این­طور نیست. جستجوگر ولع کشف کردن دارد و این برای او شبیه به تیک زدن کارها در لیست وظایف است و چگونگی انجام دادن برایش اهمیت خاصی ندارد یا هدفی والاتر را برای این انجام دادن ها و کشف کردن ها دنبال نمی­کند. اما فرزانه یک مشاهده­گر متفکر است. او در چگونگی و علت چیزها دقیق می­­شود و تا آن را نیاموزد رهایش نخواهد کرد.

همچنین کهن الگوی فرزانه میل به آموزش دادن را نیز در ما بیدار می­کند. چون فرزانه خود به دنبال آموزش دیدن است و با همه وجود در این مسیر قدم برمی­دارد بنابراین در آموزش چیزهایی که فرا گرفته به دیگران نیز خوب عمل می­کند. البته که فعال بودن کهن الگوی فرزانه از ما یک یادگیرنده مادام­العمر می­سازد چرا که معماهای هستی بی­نهایت به نظر می­رسند و این یعنی بی­نهایت موضوع برای تفکر وجود دارد.

وجه تاریک آرکتایپ فرزانه

وجه تاریک کهن الگوی فرزانه

اما فرزانه هم مانند هر کهن الگوی دیگری وجه تاریک دارد. اگر کهن­الگوی فرزانه به پختگی لازم نرسد فرد را دچار خشک اندیشی و خودنمایی می­کند و اگرچه فرزانه بالغ با تعصب در تضاد است، فرزانه خام اتفاقا نسبت به دانسته هایش متعصب خواهد بود چرا که هنوز یاد نگرفته فرای دانسته های اکنون او، همچنان مسائل مبهم و گنگ بسیاری وجود دارد و دانش او محیط بر کل عالم نیست. در واقع رشد کهن الگوی فرزانه به مرور فرد را از نقطه ای که به دانش خود متعهد باشد خارج کرده و به جایی می­رساند که به جز حقیقت به چیز دیگری تعهد نداشته باشد و این او را آزاداندیش و رها از تعلقات می­کند.

خطر دیگری که بلعیده شدن توسط این کهن­الگو دارد، عمل­گرا نبودن و افتادن در تله افکار انجام ناپذیر است. به عبارت دیگر هجوم سوالات بی­انتهایی که اکثرا پاسخ دقیقی هم ندارند ممکن است فرد را یه نوعی از پوچی برساند و همچنین او را منفعل کند.

از این رو به عقیده خانم کارل پیرسون کهن­الگوی فرزانه متعادل ترکیبی از کهن الگوی عاشق و کهن الگوی جستجوگر است؛ دو کهن الگویی که در اثر یادگیری، خودکاوی و آیین ای معنوی­ای چون مراقبه، دعا و نیایش بیدار می­شوند. فرزانه والا مقام کسی است که هم متفکر است و هم جرقه­ای از کنجکاوی و عشق و علاقه مدام دارد و می­تواند با ذهن مبتدی اما فعال خود با کار و زندگی روبرو شود.

کمترین -----> بیشترین

میانگین امتیاز: 4.3 / 5. تعداد نظرات: 18

اولین نفری باشید که امتیاز میدهید 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *